دانستن این که چطور میتوان معکوس شدن روند را در بازار اسپات تشخیص داد و این که چه موقع میشود در سطحهای پایین تر خرید کرد، تقریبا غیر ممکن است. اما شاخص قدرت نسبی میتواند به شما در این زمینه کمک کند.
وقتی یک دارایی وارد مرحله نزولی میشود و اخبار نیز منفی میشوند، تحلیلگران کاهش بیشتر قیمت را پیش بینی میکنند و احساسات از صعودی به نزولی تغییر میکنند. این منجر به وحشت معامله گران میشود و آنها به جای خرید، از موقعیتهای خود در حدود کف خط روند نزولی خارج میشوند.
چگونه معامله گران میتوانند خلاف روند حرکت کنند و جرات خرید در بازار نزولی را داشته باشند؟ این کار آسانی نیست، چون اگر آنها خیلی زود خرید کنند، ممکن است خیلی سریع ضرر کنند. بعلاوه، اگر مدت زیادی منتظر بمانند، احتمالا روند صعودی اولیه را از دست خواهند داد.
اگرچه تصمیم گیری و اقدام در دوره نزولی بازار کار دشواری است، شاخص قدرت نسبی میتواند در شناسایی کفهای قیمت به شما کمک کند. در این مطلب چند نمونه از زمان خرید در بازار نزولی را بررسی میکنیم.
پیدا کردن سطوح اشباع خرید در شاخص قدرت نسبی
قیمت بیت کوین در دسامبر سال 2017 به حدود سقف 20000 دلار رسید ، ولی در ادامه یک روند نزولی بلند مدت را شروع کرد که قیمت را در دسامبر سال 2018 به نزدیک سطح 3800 دلار کاهش داد. در این بازه زمانی، شاخص قدرت نسبی 5 بار وارد منطقه اشباع فروش (عددی زیر 30 ) شد. این مناطق در نمودار با بیضی نشان داده شده اند.
در چهار بار اول، شاخص قدرت نسبی به حدود عدد 30 یا کمی پایین تر از این عدد رسید، اما در پنجمین بار این شاخص به 10.50 کاهش یافت. این نشانه کاپیتولاسیون است که در آن معامله گرانی که پیش از رسیدن قیمت به کف خرید کرده اند یا موقعیتهای خود را در بازار نزولی حفظ کرده اند، در برابر ترس تسلیم میشوند و تمام دارایی های خود را میفروشند.
معمولا بازارهای نزولی بلند مدت پس از دورههای طولانی فشار فروش ناشی از ترس به پایان میرسند. معامله گران باهوش منتظر این فرصتها هستند و وقتی بازارها به وضعیت اشباع فروش (زمانی که شاخص قدرت نسبی زیر عدد 20 باشد) میرسند، وارد موقعیتهای خرید میشوند.
رسیدن شاخص قدرت نسبی به زیر عدد 20 در سال 2019 و 2020
شاخص قدرت نسبی در سال 2019 دو بار به زیر عدد 20 رسید و در 12 مارس 2020 به عدد 15.04 کاهش یافت. این شاخص اولین بار در 26 سپتامبر 2019 به 19.60 کاهش یافت و نشان دهنده ضرر در صورت ورود به موقعیتها بود، چون قیمت چند هفته بعد در 23 اکتبر 2019 به یک کف جدید رسید. وقتی که قیمت به حد توقف میرسد، معامله گران باید برای بستن موقعیتهای خود آماده باشند. اگر آنها این کار را نکنند، میزان ضرر آنها بیشتر خواهد شد.
در 24 نوامبر 2019، شاخص قدرت نسبی به 22.32 کاهش یافت. برای معامله گرانی که حد توقف را تقریبا برابر گرفته بودند، این نیز حاکی از ضرر در موقعیت بود. با این حال، ضررهای آنها ناچیز بودند. البته، اگر آنها از اهرم بالاتر استفاده میکردند، حتما ضرر سنگینی را متحمل میشدند.
شاخص قدرت نسبی در 12 مارس 2020 به عدد 15.04 سقوط کرد. اگر معامله گری بعد از این کاهش وارد موقعیت میشد و آن را تا بازار صعودی اخیر که در آن قیمت به رکورد 64854 دلار رسید، حفظ میکرد، سود خیلی زیادی بدست میآورد. این نشان میدهد که معامله گران چگونه با استفاده از این شاخص میتوانند پس از دوبار از دست دادن موقعیت خرید، سرانجام به سود خوبی برسند.
ترکیب شاخص قدرت نسبی با میانگین متحرکها سیگنال بهتری ارائه میدهد
در روند نزولی اتریوم در سال 2018، شاخص قدرت نسبی 4 بار به زیر عدد 20 یا نزدیک آن رسید. اولین مورد فرصت کسب سود قابل توجهی را برای معامله گران فراهم کرد، در حالی که دو فرصت دیگر با ضرر همراه بودند.
برخی از معامله گران برای جلوگیری از ضرر ممکن است علاوه بر شاخص قدرت نسبی از شاخصهای دیگر نیز استفاده کنند. برای مثال، معامله گران به جای خرید پس از رسیدن شاخص قدرت نسبی به زیر 20، میتوانند منتظر بمانند تا شمع روزانه قیمت سه روز متوالی در بالای میانگین متحرک نمایی 20 روزه بسته شود و بعد از آن وارد موقعیت خرید شوند.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میکنید، پس از کاهش شاخص قدرت نسبی به زیر عدد 20، قیمت اتریوم به بالای میانگین متحرک نمایی 20 روزه افزایش یافت و سیگنال خرید را در آوریل 2018 صادر کرد. باز کردن موقعیت در این دوره سود قابل توجهی را برای معامله گران به همراه داشت، چون در ادامه این ارز یک روند صعودی قوی داشت.
شرایط لازم برای سیگنال خرید بعدی در ماه آگوست فراهم نشد، چون شمع روزانه قیمت سه روز متوالی در بالای میانگین متحرک نمایی 20 روزه بسته نشد. در ماه سپتامبر ورود به موقعیتها ضرر جزئی در پی داشت، ولی موقعیتهای باز شده در ماه نوامبر با سود زیاد همراه بودند.
واگراییهای صعودی و نحوه تشخیص آنها
شاخص مهم دیگری که میتواند به معامله گران در تشخیص تغییر احتمالی روند کمک کند، واگرایی صعودی است. این واگرایی زمانی رخ میدهد که قیمت به کاهش خود ادامه میدهد، در حالی که شاخص قدرت نسبی به کفهایی بالاتر از کف قبلی میرسد که نشان دهنده ضعیف شدن روند نزولی است.
نمودار لایت کوین تشکیل دو واگرایی صعودی را در بازار نزولی 2018 نشان میدهد. اولین واگرایی که از آگوست تا سپتامبر سال 2018 شکل گرفت، یک سیگنال غلط بود، چون قیمت به بالاترین سطح خود افزایش نیافت.
با این حال، دومین واگرایی صعودی از نوامبر تا دسامبر سال 2018 شکل گرفت که دقیقا یک سیگنال سودآور برای موقعیتهای خرید ایجاد شده در کف قیمت بود، چون در روزهای بعد قیمت به طور قابل توجهی افزایش یافت.
نمونه ای دیگر از واگرایی کمی طولانی تر را میتوان در نمودار اتریوم کلاسیک مشاهده کرد که بازه زمانی شکل گیری آن از سپتامبر تا دسامبر 2019 بود. در طول این مدت، قیمت کفهایی پایین تر از کف قبلی خود تشکیل داد، اما شاخص قدرت نسبی کفهایی بالاتر از کف قبلی خود ایجاد کرد. قیمت چند روز بعد روند صعودی خود را شروع کرد و به سطحهای بالاتر افزایش یافت.
ویچین نیز شاهد یک واگرایی صعودی از سپتامبر تا اکتبر 2020 بود، که پس از آن روند صعودی قوی قیمت آغاز شد. دادههای فوق نشان میدهند که واگرایی صعودی یک شاخص مفید و کمک کننده است که در صورت استفاده هوشمندانه از آن میتوان در معاملات به سودهای بسیار زیادی دست یافت.
نتیجه
بازارهای نزولی فرصتی را برای خرید یک دارایی در سطحهای پایین تر فراهم میکند، اما خرید آن در شرایطی که همه میفروشند و احساسات نزولی هستند، کار آسانی نیست.
با این حال، معامله گرانی که از شاخص قدرت نسبی استفاده میکنند میتوانند سود خوبی کسب کنند. قرار گرفتن شاخص قدرت نسبی در منطقه اشباع فروش نشانه کاپیتولاسیون است که به طور کلی به پایان روند نزولی اشاره دارد. این استراتژی میتواند به معامله گران کمک کند تا در زمان مناسب وارد موقعیت شوند.
البته، گاهی اوقات ممکن است که شاخص قدرت نسبی سیگنالهای غلطی ارائه کند. بنابراین، معامله گران میتوانند از شاخصهای دیگر مانند بسته شدن شمع روزانه در بالای میانگین متحرک 20 و 50 روزه استفاده کنند تا از ضرر در معاملات جلوگیری کنند. واگراییهای صعودی نیز اطلاعاتی در مورد پایان یافتن احتمالی روند نزولی ارائه میدهند.