از نظر گارتنر، بلاکچین اولین فناوری مورد بحث در شاخه شبکه است که می توان به جرات گفت بیشترین حجم از توجه و تمرکز صنعت خدمات مالی را به خود اختصاص داده است. فناوری دفتر کل توزیعشده که میتواند تغییرات شگرفی در زیرساختهای صنایع مختلف، به ویژه دولت، مراقبتهای بهداشتی، زنجیرههای تامین و غیره ایجاد کند. ثبتی دیجیتال که در آن، تراکنشهای صورت گرفته از طریق بیتکوین یا سایر ارزهای رمزنگاریشده، از لحاظ تاریخی و عمومی ثبت میشوند.
در تعریف، بلاکچین یا بهعبارت دیگر زنجیره بلوک، یک پایگاه داده توزیعشده مبتنی بر اجماع است که بهصورت مستمر فهرستی از رکوردها یا ردهها را ثبت میکند. این رکوردها هرکدام به گزینههای قبلی موجود در زنجیره ارجاع میشوند و به همین دلیل نیز سیستم در برابر بازنگری یا تضعیف دارای امنیت بسیار بالایی است.
در خلال فناوری بلاکچین، امکان تراکنش بین افراد بهصورت مستقیم، شفاف و بدون نیاز به عامل واسطه صورت میگیرد و از این رو میتواند مورد اعتماد تمام کاربران باشد. ضمن اینکه با وجود تعداد بالای کاربران در زنجیره و ثبت حجم بالایی از دادهها روی آن، سیستم قادر به حفظ یکپارچگی محتوای پایگاه داده و جلوگیری از تداخل دادهها در آن است. با توجه به توزیعی بودن بلاکچین، این یکپارچگی بدون دخالت و نظارت سیستم مرکزی صورت میگیرد و در عین حال، خطراتی که در ذخیرهسازی دادهها از طریق سیستمهای مرکزی (یا متمرکز) وجود داشت نیز در بلاکچین وجود ندارد. در بلاکچین، اصطکاک تجاری به دلیل عدم وابستگی به برنامههای فردی یا عوامل شرکت کننده حذف میشود. هرچند که این امر در نهایت منجر به امکان تراکنش برای برخی از طرفهای نامعتبر نیز میشود که ناشی از عدم قانونپذیری بلاکچین و یکی از چالشهای مهم در مورد آن است.
بر اساس تخمین مجمع جهانی اقتصاد، تا سال ۲۰۲۵، ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی جهان روی بلاکچین ذخیره خواهد شد.
گارتنر پیشنهاد میکند:
«قبل از اینکه فعالیت روی پروژه دفتر کل توزیعشده را شروع کنید، از مهارتهای رمزنگاری خود برای درک امکان یا عدم امکان مسائل مطمئن شوید. نقاط ادغام با زیرساختهای موجود را شناسایی کرده و روند رشد و تکامل پلتفرم را به دقت نظارت کنید.»